۱۳۹۸ بهمن ۱۱, جمعه

جشن سده (روایت انسان، مار، سنگ، آتش و زمان)

جشن سده، در ۱۰ بهمن (دلو) برگزار می‌شود. از ۱۰ بهمن تا نوروز اگر شب و روز شمار شود، ۱۰۰ (سد) شب و روز می‌شود. این‌که این جشن را سده می‌گویند به معنای سد شب و روز مانده به نوروز یا سد روز گذشته از زمستان است. بنابراین به تقسیم نمادین و تقویمی زمان ارتباط می‌گیرد.
جشن نوروز، سده، مهرگان، یلدا و... در فرهنگ اساطیری ایران، تقویم و تقسیم نمادین زمان است. تقسیم نمادین زمان در اوستا کارکرد مذهبی، نمادین و خیر و شری (نیک/بد) دارد. در این باره در کتاب "بررسی اسطوره‌های اوستایی در شاهنامه" توضیح داده‌ام.
جشن سده غیر از مناسبت نمادین با زمان، ارتباط نمادین با مار، سنگ و آتش نیز دارد. در شاهنامه‌ی فردوسی، هوشنگ با همراهان خود به سوی کوه می‌رود، در این هنگام مار سیاه و بزرگی در برابرش ظاهر می‌شود. هوشنگ سنگی برمی‌دارد، مار را می‌زند. مار می‌گریزد، سنگ به مار نه، به سنگ بزرگی می‌خورد. از به‌هم خوردن دو سنگ آتش می‌جهد. هوشنگ پدید آمدن آتش را فروغ ایزدی دانسته، در برابر آتش نیایش می‌کند و این آتش را نشانه‌ای ایزدی برای نیایش و پرستش می‌داند. نیایش در برابر آتش و روشنایی در واقع نیایش در حضور ایزد و اهورا مزدا است.
مار، آتش، سنگ و سد شب و روز مانده به نوروز که سده رخ می‌دهد، همه طبق نشانه‌شناسی اساطیری معنادار است. مار در برداشت اساطیر اوستایی-ایرانی، جانور شریر است. در اوستا از مار، ملخ و سایر خزندگان و حشره‌ها بنام خرفستر یاد می‌شود. خرفستر جانوران اهریمنی و آفریده‌ی اهریمن استند. هر ایرانی مکلف است‌که خرفستران را بکشد. کشتن خرفستران ارزش مذهبی دارد.
بنابراین مار در این روایت می‌تواند پدیدار و نماد اهریمن و آتش پدیدار و نماد اهورا مزدا باشد. پرتاب سنگ توسط هوشنگ به سوی مار، در واقع مبارزه در برابر اهریمن است. این مبارزه با اهریمن موجب می‌شود که اهورامزدا در پدیدار آتش تجلی کند و نمایان شود.
به این اساس مار و آتش را بنابه نشانه‌شناسی ساختارگرای دوتایی/تقابلی می‌توان تقابل نیکی و بدی دانست. تقابل نیکی و بدی در اساطیری ایرانی به صورت گسترده در رویدادها تبارز می‌‌یابد. اما فراتر از تاویل اساطیری جشن سده به‌عنوان روایت زمان، مار، سنگ و آتش، می‌توان جشن سده را به یک رویداد طبیعی تقلیل داد.
این رویداد طبیعی در واقع بیانگر تسلط انسان در ایران باستان بر آتش است. آتش در طبیعت یک عنصر مهم است. یعنی آتش همیشه بوده است، اما انسان از آتش نمی‌توانسته استفاده کند. زیرا مهارت تسلط بر آتش و نگه‌داری آتش را نداشته است. انسان بنابه روایت باستان‌شناسان از سی هزار سال پیش بر آتش تسلط پیدا کرده و توانسته از آتش استفاده کند و آتش را نگه دارد.
انسان‌های باستان در هرچه رمز و راز می‌دید. آتش را نیز جاندار و زنده تصور می‌کردند. بنابراین آتش نباید خاموش می‌شد. زرتشتیان هنوز نمی‌گذارند که آتش خاموش شود. آتش آتشکده‌ها سال‌ها است‌که خاموش نشده‌است. بحث نگه‌داری آتش و برخورد با آتش در دین زرتشتی مناسبات معنادار فرهنگی ویژه به‌خود را دارد که از گنجایش این یادداشت بیرون است.
جشن سده را می‌توان روایت نمادین و اساطیری تسلط انسان یا انسان ایران باستان بر آتش دانست. جشن سده در واقع جشن سپاس‌گزاری و نیایش تسلط انسان بر آتش است‌که سالانه این سپاس‌گزاری برای تسلط بر آتش و استفاده از آتش جشن گرفته می‌شود.
ساده فکر نکنید، تسلط انسان بر آتش از مهم‌ترین رویدادی‌های زندگی جانوری بنام انسان بوده است. همه‌ی تحولات امروزی، نتیجه‌ی تسلط انسان بر آتش است. اگر انسان بر آتش تسلط پیدا نمی‌کرد و نمی‌توانست از آتش استفاده کند، امروز مانند شمپانزه، پسر خاله‌ی خود، یک جانور با وقارِ بدوی بود. 
بنابراین جشن سده را به‌عنوان جشن تسلط انسان بر آتش باید پاس بداریم، زیرا جشن سده، بیانگر مناسبتِ زندگی انسان با آتش و برداشت فرهنگی انسان از آتش است.
-------------

عکس‌‌ها: از برگزاری جشن سده‌ی ۱۳۹۷ در یزد است. زرتشتیان یزد مرا در برگزاری جشن سده دعوت کرده بودند. بسیار مهمان‌نوازی کردند. سپاس‌گزارم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر