۱۴۰۰ فروردین ۲۲, یکشنبه

رشوت سیاسی و بحران نظام ریاستی

تفاوت دیدگاه‌های سیاسی را نباید حیثیتی کرد. تعدادی‌که در حلقه‌ی ارگ استند به کسانی‌که نظام غیرمتمرکز و فدرال را طرح می‌کنند، برچسپ تجزیه‌طلب و... می‌زنند. درحالی‌که طرف‌داران نظام غیرمتمرکز و فدرال می‌خواهند نزاع و معضل‌های اساسی کشور در این نیم قرن را (که معمولا پس از هر دهه‌ای، موجب فروپاشی نظام شده‌اند) حل کنند.

نظام ریاستی متمرکز در کنار ۷ معضلی‌که در یادداشت "فدرال و حل معضل‌های اساسی ما" طرح کردم، یکی از معضل‌های بنیادی در دولت‌داری است. نظام ریاستی متمرکز توسط داوود خان آغاز شد؛ تمرکز بیش از حد قدرت توسط داوود خان باعث شد که حزب دموکراتیک خلق با شعار مشارکت در قدرت و... نظام ریاستی متمرکز داوود خان را سقوط بدهد.

متاسفانه، حزب خلق نیز گرفتار جذبه‌ی نظام ریاستی متمرکز شد و افرادی‌که در آغاز عضوی این جریان بودند اما منتقد روی‌کرد این جریان شدند، توسط این جریان برای متمرکزسازی بیش از حد قدرت، کشته شدند. خلق و پرچم نیز به دام متمرکز‌سازی قدرت افتاد؛ این امر موجب شد که از درون دچار فروزش شود. مارشال دوستم و... از این نظام جدا شدند.

جریان‌های جهادی نیز برای این‌که یکی بر دیگری فایق آیند، نتوانستند نظام سیاسی فراگیر بسازند. طالبان با شعار اسلام آمدند. در افغان‌ستان شعار مذهبی بیش‌ترین خریدار و طرف‌دار را دارد اما این شعار مذهبی نیز موجب نشد که امارت طالبان مخالف نداشته باشد. جریان‌های جهادی همه مخالف طالبان بودند. چرا؟ برای این‌که در امارت طالبان قدرت متمرکز بود و دیگران باید رعیت می‌بودند.

به این اساس دیده می‌شود که نظام ریاستی متمرکز و یک‌سان‌سازی فرهنگی و... از دلایل فروپاشی حکومت‌ها در افغان‌ستان بوده است. اگر به معضل نظام ریاستی متمرکز در افغان‌ستان توجه نشود، این نظام می‌تواند موجب تجزیه‌ی افغان‌ستان شود. بنابراین رفع این معضل، اصلاح، تغییر، غیرمتمرکزسازی نظام و فدرالی‌کردن دولت است.

حلقه‌ی طرف‌دار نظام ریاستی متمرکز می‌تواند با دادن رشوه‌های سیاسی مقطعی و فصلی، نظام ریاستی متمرکز را برای سوء استفاده از قدرت، دور زدن نهادهای دولتی و... حفظ کند، اما حفظ نظام ریاستی متمرکز، دولت‌داری و سرنوشت مشترک سیاسی مردم افغان‌ستان را هرچه بیش‌تر دچار بحران، جدایی و تجزیه می‌کند.

تمام تلاش حلقه‌ی ارگ این بود و است‌که نهادهای دولتی (مقننه، قضاییه و...) را دور بزند و نظام سیاسی و قدرت را هرچه بیش‌تر متمرکز بسازد. این امر موجب شد که وضعیت سیاسی حکومت دچار بحران شود. فعلا حلقه‌ی ارگ تلاش دارد رشوه‌ی مقطعی سیاسی بدهد. رشوه‌گیران مقطعی سیاسی بی‌شمارند. اما سرانجام نه رشوه‌گیران مقطعی سیاسی به جایی می‌رسند و راضی می‌شوند و نه نظام ریاستی متمرکز از بحران نجات پیدا می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر