سکوتت
معنی دارد
حتما با پیاله
وداع کردهای!
دیونوسوس
سراغت نمیآید
تو را وسط جهان نمیبرد:
«مناسبات اشیا را ببینی!»
که شب
بر گیسو درازش لمیده
آفتاب خمیازه میکشد
دریا زمزمه دارد باران
دراین وسط
گنجشکی
جِکجِک جِکجِک:
سکوت اشیا
در دل فضا میشکند،
وَ درخت
ستونی میشود
میان آسمان و زمین.
پرندهایکه پَر میکَشد از کاجی
فاصلهها تفسیر میشود:
زمانه دلتنگ است
جهان جویای جنگ است
از ناگزیری مصرع بعدی
زندگی «نیرنگ» است.
از «عجم» فاصلهها که بگذرم
در عکسی
رابطهاترا
با آبشار میبینم...
که تو را
فرامیخوانم:
«در رابطه سوریال اشیا
میز دونفرهای
خالیست»
پریشانی خاطر
جهانی دارد:
که معنی سکوت تو
در «من» شناور است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر