جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی
کلمهها امری ضروری است، اگر رعایت نشود، سبب بدخوانی و ابهام میشود.
در نگارش پارسی دری سه اصل را
در نوشتن کلمهها رعایت باید کرد: جدانویسی (یک اسپیس)، پیوستهنویسی (بدون
اسپیس) و نیمفاصلهنویسی (کنترول + شیفت + 2). اما مهم این استکه جدانویسی،
پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی را بنابه کدام قواعد رعایت و اجرا باید کرد؟
اگر بخواهیم جدانویسی، نیمفاصلهنویسی
و پیوستهنویسی را رعایت کنیم، قاعده و قانونی باید وضع کرد. این قاعده و قانون را
باید از ساختِ منطقی واژهسازی زبان پارسی دری استخراج کرد. در صورتیکه نتوانیم
قاعده و قانونی وضع کنیم، درغیر آن هرگونه پیشنهاد و ابراز نظر، سلیقهای خواهد
بود.
مشکل این استکه ما همیشه دو
قطبی عمل میکنیم، یا کاملا جانب سنت استیم که به این جانبداری سنتزدگی گفته میشود
یا ندانسته، شیفتهی آوانگاردیسم وپستمدرنیسم میشویم که این جانبداری، ایسمزدگی
است. بهتر این است با درک عقلانی مدرن از سنت، امکان، ظرفیت و بهسازیهای مدرنیت
و نوگرایی را باید پذیرفت.
نوشتار و خط پارسی دری پیشینهی
هزار ساله دارد. بنابراین هرگونه نوگرایی در خط پارسی دری بایستی با شناختِ قاعده
وقواعدِ واژهسازی و ساختمان واژههای زبان پارسی دری و با فهمِ جنبههای زیباییشناسانه
و حفظ خط و نوشتار پارسی دری اما با امکان و سهولتهای کیبورد (تختهی حرفنگار) کمپیوتر
باید صورت بگیرد.
اگر این دو مورد را در نظر
نداشته باشیم و نتوانیم بنابه درکِ فرهنگی خط پارسی دری و بنابه شناختِ ساختِ
دستوری واژهسازی و ساختمان واژههای زبان پارسی دری، قانون و قاعده وضع کنیم، نمیتوانیم
پیشنهاد اصولی وساختمندی برای جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی واژهها
ارایه کنیم.
زبان پارسی دری از زبانهایی
استکه به اساس پیوند و... واژههای جدید میسازد. در زبان پارسی سه گونه واژه
داریم: ساده (بسیط)، ساخته (مشتق) و آمیخته (مرکب). بنابراین قاعدهی جدانویسی،
پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی با در نظرگیری پیشینهی زیباییشناختی فرهنگی خط
پارسی دری و به اساسِ ساختِ قواعدِ دستوری این سه گونه واژه باید تنظیم شود.
من بنابه ساختمان و ساختِ واژهسازی
واژههای زبان پارسی دری قاعدههایی را برای اینکه چرا و چگونه جدانویسی، پیوستهنویسی
و نیمفاصلهنویسی را اعمال کنیم، وضع کردهام. پس از چند سال خطا و آزمون به این
نتیجه رسیدم که این قاعدهها را وضع کنم.
قاعدههایی را که من وضع کردهام
با قاعدههای شورای گسترش زبان فارسی ایران متفاوت است. شورای گسترش زبان فارسی
جدانویسی، نیمفاصلهنویسی و پیوستهنویسی را بیشتر به اساس سنت خط زبان پارسی
دری در نظر گرفته است، اما من به مشخصا به اساس ساختمان واژههای زبان پارسی دری،
قاعدههای جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی را در نظر گرفتهام.
قاعدهی نخست: جدانویسی
کامل بین واژهها صورت میگیرد (واژه یک واحد لغوی استکه معنای مستقل و اعتبار
دستوری دارد. اسم، صفت، ضمیر، قید، فعل و... است). بنابراین بین واژهها باید
جدانویسی کامل (یک اسپیس) رعایت شود.
«فرید آرایشگر در مهمانخانه
است.» بین واژههای «فرید، آرایشگر، در، مهمانخانه، است» باید جدانویسی کامل رعایت
شود. زیرا هر کدام آنها به تنهایی یک واژه استند.
«در» یک واژک بسته است، اما در
صورتیکه در جمله استقلال کاربردی خود را نسبت به واژههای دیگر داشته باشد، باید
در نوشتن آن جدانویسی کامل رعایت شود.
«فرید» واژهی ساده است.
«آرایشگر» واژهی ساخته (آرایش+گر) استکه از یک واژهی ساده و از یک پسوند
(واژک بسته) ساخته شده است. «مهمانخانه» واژهی آمیخته (مرکب) استکه از دو واژهی
ساده (مهمان+خانه) ساخته شده است. «است» فعل است. هر کدام این واژهها یک واژه
استند که جدانویسی کامل (یک اسپیس) بین آنها باید رعایت شود.
قاعدهی دوم: حرفهای
واژههای ساده پیهم یا پیوست نوشته میشوند. واژههاییکه از یک واژهی ساده و
چند پیشوند و پسوند یا از چند واژه ساخته نشدهاند؛ حرفهای این واژهها پیهم
یا پیوست نوشته میشوند. مانند واژههای «حقیقت، فضیلت، پدر، شهر، رفتار، گفتار،
سخن، روز، دیدار، کار، درخت و...».
اما هر واژهایکه دارای اجزا
است، اجزای آن باید با نیمفاصله نوشته شود. منظور از واژههای دارای اجزا واژههایی
استند، درصورتیکه نیمفاصله رعایت نشود، حرفهای آخر اجزای آنها به هم میچسپند.
مانند واژهی «مهمانخانه، روزنامهنگار، گلزار، گلستان، حقیقتیاب، شبتاب، پایاننامه
و...» اجزای این واژهها را باید با نیمفاصله بنویسم: «مهمانخانه، روزنامهنگار،
گلزار، گلستان، حقیقتیاب، شبتاب، پایاننامه و...» واژههاییکه دارای اجزا
استند، اما حرفهای آخر اجزای آنها به هم نمیچسپند، نیاز به نیمفاصلهنویسی
ندارند، زیرا به هم نچسپیدهاند. مانند واژههای «روزگار، روزنامه، کارزار،
خارستان، شارستان و...» اگر اجزای واژهها را با نیمفاصله بنویسم در شناخت
ساختمان واژه و در آموزش واژه به ما کمک میکند، زیرا میدانیم که واژه چند بخش
دارد و از پیوند چند واژک و واژه ساخته شده است.
قاعدهی سوم: واژههاییکه
ساده نیستند، بیشتر از یک بخش دارند، بخشها و اجزای آنها (در صورتیکه حرف آخر
اجزای واژه به هم بچسپند) بدون استثنا باید با نیمفاصله نوشته شوند.
در گذشته اجزای چنین واژههایی
یا با فاصله (جدایی کامل) یا پیوست نوشته میشدند. اینکه در گذشته با فاصله یا
پیوست نوشته میشدند، سهولت کیبورد کمپیوتر فراهم نبود؛ اکنون آسانسازی (سهولت)
تختهی حرفنگار کمپیوتر (کیبورد) فراهم است. بنابراین با استفاده از تختهی حرفنگار
کمپیوتر میتوان اجزای واژهها را با نیمفاصله نوشت.
اجزای واژههای ساخته و
آمیخته (درصورتیکه حرف آخر اجزا به هم بچسپند) همه شامل نیمفاصلهنویسی میشوند.
واژهی «دلنشین» را «دلنشین» ننویسیم. واژهی «دلشده» را «دلشده» ننویسیم. واژهی
«بیکار» را «بیکار» ننویسم. واژهی «همسر» را «همسر» ننویسم. واژهی «دانشگاه»
را «دانشگاه» ننویسیم. واژهی «گلستان» را «گلستان» ننویسیم. واژهی «دانشکده»
را «دانشکده» ننویسیم. واژهی «همراه» را «همراه» ننویسیم. واژهی «همنوا» را «همنوا» ننویسم.
واژهی «بینوا» را بینوا» ننویسیم. واژهی «همشیره» را «همشیره» ننویسیم. واژهی
«خدمتگار» را «خدمتگار» ننویسیم. واژهی «دانشسرای» را «دانشسرای» ننویسیم.
زیرا اجزای این واژهها از
جاهای متفاوتی با هم پیوند یافتهاند و واژههای نو و تازهای را ساختهاند. هر
جزیی از این واژهها در زبان و در دستور زبان هویت مستقل و جایگاه دستوری خود را
دارند. بنابراین درست این استکه برای رعایت ساختمان واژه، برای درک واژهسازی و
برای شناخت اجزای واژه، اجزای واژههای ساخته و آمیخته باید با نیمفاصله نوشته
شوند. به طور مثال، چرا واژهی «بهتر» را «بهتر» ننویسیم؟ برای اینکه «به» یک
واژک باز (ساده) است، «تر» یک واژک بسته و صفتساز است. بنابراین «بهتر» یک واژهی
ساخته استکه دو جز دارد. در زبان پارسی هنوز «به» به تنهایی کاربرد دارد: «از شما
به نباشد، احمد دوست من است.»
شورای گسترش زبان فارسی
بنابه سلیقهی زیباییشناسی سنت خط فارسی گفته استکه «هممنزل» را «هممنزل»
بنویسید، اما «همنشین، همدل، همکار و...» را «همنشین، همدل، همکار و...»
بنویسید؛ درحالیکه ساخت واژهسازی و ساختمان واژهی «هممنزل و همنشین» یکی است.
اعمال چنین سلیقههایی به این تعبیر که سنت زیباییشناسی خط و نوشتار پارسی در نظر
گرفته شده است، گیجکننده و سادهانگارانه است.
شورای گسترش زبان فارسی روش
نگارش واژههای فارسی را قاعدهمحور نه بلکه واژهمحور مورد بحث قرار داده است.
مثلا تعدادی از واژههاییکه هجا کم دارد، گفته شده پیوست نوشته شوند؛ تعدادی از
واژههاییکه حرف آخر یک جز واژه با حرف آغاز جز دیگر واژه همسان است، گفته شده
با نیمفاصله نوشته شوند: هممنزل. زیرا «م» تکرار شده است. چنین بحثهای نگارشی
واژهمحور را کسی یاد نمیگیرد، زیرا نگارش هر واژهای طبق سلیقهی زیباییشناسانهی
هیات علمی شورای گسترش زبان فارسی تفاوت میکند. در ضمن پیشنهادهای نگارشی شورای
گسترش زبان فارسی به اساس ساخت دستوری و ساخت واژهسازی واژههای زبان پارسی صورت
نگرفته است.
اگر برای جدانویسی، نیمفاصلهنویسی
وپیوستهنویسی طبق چند قاعدهی مشخصی عمل نشود؛ برای نوشتن هر واژهای برخورد
جداگانه و سلیقهای صورت بگیرد، نمیتوان در نوشتن هزاران واژه به نتیجهی نسبتا
مطلوب و مشترکی دست یافت.
بنابراین بهتر این استکه
برخورد ما برای چگونگی پیوستهنویسی، جدانویسی و نیمفاصلهنویسی طبق تعریف چند
قاعده، تقلیلگرایانه باشد. یعنی ساخت و ساختمان واژهها را مشخص باید کرد، بعد
طبق آن ساخت و ساختمان، چگونگی نوشتن صدها واژه را به چند قاعدهی خاصی تقلیل داد.
من پس از خطا و آزمون زیادی در
نوشتن واژههای زبان پارسی دری، سه قاعدهی بالا را طبق ساخت دستوری و واژهسازی
واژههای زبان پارسی دری وضع کردهام. بعد از این جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی
را طبق سه قاعدهی بالا رعایت میکنم. وضع این سه قاعده پیش از این توسط نهاد یا
شخصی تدوین و ارایه نشده است. ممکن تعدادی در نوشتن واژههای زبان پارسی دری
جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسیای را که من طبق این سه قاعده پیشنهاد
دادهام رعایت کرده باشند، اما دلیل خود را برای این کار، تدوین و ارایه نکردهاند.
بنابراین من برای نخستینبار نظریهی چنین جدانویسی، پیوستهنویسی و نیمفاصلهنویسی
را طبق چارچوب دستوری و منطقی ساختمان واژهسازی واژههای زبان پارسی دری تدوین و
اجرایی کردهام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر