کتاب «برای تغییر» با
زیر عنوان توضیحی «طرحهایی برای آیندهی افغانستان» نوشتهی یاسر محسنی است.
نویسنده کتاب را به «مومنین و راستکاران وطن عزیز» تقدیم کرده است. کتاب در 174
صفحه، توسط انتشارات دانشگاه نشر شده است.
فرصتی پیش آمد که این
کتاب را مطالعه کنم. همینکه فهرست کتاب را دیدم، از این نظر توجهِ مرا برانگیختکه
یاسر محسنی در کتاب «برای تغییر» و من در کتاب «روشنگری افسون» از دو چشمانداز
متفاوت به موضوعهای همسان امروز افغانستان پرداختهایم. موضوعهاییکه در بیست
سال پسین مطرح بوده است و جامعهی ما درگیر آنها بوده است.
این تفاوت دیدگاه مرا
واداشت به دیدگاه کسیکه متفاوت از دیدگاه من به مناسبات فکری و فرهنگی امروز
افغانستان پرداخته است، توجه کنم. محسنی دیدگاه خود را انتقاد از وضعیت دانسته
است و راهکارهایی را برای تغییر وضعیت طرح کرده است، من نیز دیدگاه خود را انتقاد
از وضعیت و مناسبات فکری و فرهنگی جامعهی افغانستان دانستهام. از آنجاییکه
دیدگاه من در روشنگری افسون کثرتگرا است، بنابراین تفاوت دیدگاهها برایم اهمیت
دارد.
به نظرم نشر چنین
کتابهایی همزمان و در بارهی موضوعهای همسان اما با دیدگاههای متفاوت از نظر
کثرتگرایی اهمیت دارد. قابل یادآوری است امسال کتاب «یا سوسیالیسم یا توحش» نیز
نشر شده است. کتاب یا سوسیالیسم یا توحش را نخواندهام. بنابراین درست نیست در
بارهی کتاب ابراز نظر کنم. اما عنوان کتاب خیلی ناروادارانه، بنیادگرا و افراطی
است. زیرا داعش، القاعده و طالب نیز میگویند یا اسلام یا جاهلیت. به نظر داعش،
القاعده و طالب فقط روایت اسلامی آنها درست است، دیگر روایتها و مناسبات فکری،
فرهنگی و سیاسی جهان نمودهایی از جهالت استند. درکل طبق نظر داعش، القاعده و
طالبان جهان پس از خلافت اسلامی بار دیگر وارد دورهی جاهلیت شده است. مرزبندی و
پیام عنوان «یا سوسیالیسم یا توحش» نیز مانند پیام داعش «یا اسلام یا جاهلیت» است.
کتاب برای تغییر از
چشمانداز اسلام سیاسی با رویکرد نواندیشی دینی و مذهبی نوشته شده است. کتاب یا
سوسیالیسم یا توحش از چشمانداز سوسیالیسم نوشته شده است. کتاب روشنگری افسون از
چشمانداز لیبرالسکولار نوشته شده است. این سه کتاب شامل سه گفتمان فکری میشود.
به نظر من پرداختن به موضوعها و مناسبات فکری و فرهنگی افغانستان همزمان از سه
چشمانداز گفتمانی، خجسته و با اهمیت است. زیرا کثرت و تعدد دیدگاهها را نشان میدهد.
نگاه من در این
یادداشت به کتاب برای تغییر نگاه کثرتگرا و گفتمانی است. از دو چشمانداز وارد
موضوعهای کتاب میشوم. از چشمانداز خود کتاب و از چشمانداز کتاب روشنگری افسون
که چشمانداز خودم است. اینکه این دو چشمانداز را همزمان در خوانش برای تغییر
طرح میکنم، برای این استکه این دو کتاب همزمان به انتقاد از وضعیت و مناسبات
فکری و فرهنگی افغانستان با دو چشمانداز پرداخته است.
چشمانداز معرفتی کتاب
برای تغییر، اسلام سیاسی شیعهمحور با رویکرد نواندیشی دینی است. چشمانداز
معرفتی روشنگری افسون فلسفهی روشنگری اروپایی است. کتاب برای تغییر در پی توسعهی
اسلام سیاسی با رویکرد نواندیشی دینی در مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
روشنگری افسون در پی توسعهی مناسبات فکری مدرن سکولار و جدایی دیانت از سیاست
است. به اساس این دو دیدگاه کلی این دو کتاب از وضعیت موجود انتقاد میکنند و طرحهایی
را برای اصلاح وضعیت یا عبور از وضعیت طرح میکنند.
یادداشت نخست کتاب برای
تغییر زیر عنوان «چشمانداز اخوتمحور برای شیعیان کشور» آغاز شده است. در این
یادداشت در واقع دیدگاه کلی کتاب طرح میشود؛ یادداشتهای بعدی به نوعی توضیح این
دیدگاه در مناسبات و موضوعهای متفاوت فکری و فرهنگی کشور است. در این یادداشت
گفتمان درونشعیی و گفتمان برونشیعی طرح میشود؛ اینکه شیعیان در مناسبات درونی
خود چگونه باشند و در مناسبات برونشیعی با اهل سنت چگونه باشند و چگونه بتوانند
در مناسبات کلی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور جایگاه خود را تثبیت کنند.
این گفتمان درونشیعی
به نوعی دیدگاهی استکه در برابر گفتمان قومی هزاره نیز میتواند طرح شود. زیرا
اکثریت مردم شیعهی افغانستان هزاره است. امروز به نوعی گفتمان شیعی و گفتمان
قومی هزاره از هم جدا شدهاند و گفتمان قومی هزاره به نوعی چالشی برای گفتمان درونشیعی
تصور میشود.
اگر بخواهم دستهبندی
کلیای از یادداشتهای کتاب ارایه کنم؛ این موارد: «ارتباط سیاست با دیانت، ارتباط
قیامت و فهم زندگی، روشنفکری دینی و آموزش، تربیت و دانشگاه» است. در کتاب برای
تغییر دیانت مبنای سیاست دانسته میشود. در حقیقت این کتاب برای این نوشته شده است
تا فهم دیانت را در مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تعمیم بدهد. از نخستین
یادداشت تا آخرین یادداشت فهم دیانت توسعه داده میشود. در یادداشتهای ارتباط
دوسویهی خدا با بنده، نسل روحانیت، نگرانی نسل جوان از فهم احکام دین و جایگاه
شیعیان در پارادیم ملی بحث فهم دیانت، دینی کردن سیاست و حتا جهادی کردن سیاست
مطرح و برجسته میشود. اما تاکید روشنگری افسون این استکه دیانت در مناسبات
سیاسی و مدیریتی جامعه تعمیم داده نشود. سیاست و دیانت از هم جدا باشد. هیچ مذهب و
دینی مبنای کردار سیاسی قرار نگیرد.
در کتاب برای تغییر و
در کتاب روشنگری افسون در بارهی مرگ پرداخته شده است. یاسر محسنی یادداشتی بنام
مزیت عینی سازی قیامت دارد. در این یادداشت با استناد به قران که 1200 مرتبه در
قران از مرگ سخن گفته شده است، تاکید شده در بارهی قیامت و مرگ بایستی به صورت
گسترده برای نظمدهی زندگی این دنیا تبلیغ صورت بگیرد.
درکل دو گونه مرگاندیشی
داریم: مرگهراسی قیامتی و دینی و مرگاندیشی فلسفی و عقلانی. مرگهراسی قیامتی
انسان را از شکنجهی مرگ و آخرت میترساند تا این ترس هُشداری به پیروان یک دین
برای اجرای احکام و... دین باشد. اما مرگاندیشی فلسفی و عقلانی میخواهد هراس
انسان را از مرگ کم کند. نخستین کسانیکه بحث مرگاندیشی فلسفی را مطرح میکنند
سقرات و اپیکور استند.
در روشنگری افسون نیز
در شش یادداشت به مرگ پرداخته شده است. بحث روشنگری افسون در بارهی مرگ، مرگهراسی
و قیامتی نه، بلکه بازاندیشی در بارهی مفهوم مرگ و کاهش هراس مرگ و مرگاندیشی
برای دانایی است.
روشنفکری دینی نیز
یکی از بحثهای کتاب برای تغییر است. مانند موضوعهای دیگر کتاب، روشنفکری نیز از
چشمانداز دینی و مذهبی طرح میشود. اما پرسش این است آیا میشود از روشنفکری و
دین سخن گفت. زیرا روشنفکری مبنای غیردینی دارد. به نظر من میتوان از نواندیشی
دینی سخن گفت اما از روشنفکری دینی نمیتوان سخن گفت. برای اینکه روشنفکری
اساسا مبنای معرفتی بروندینی و غیر دینی دارد. نویسنده تلاش میکند فهم دینی و
مذهبی را در روشنفکری نیز تعمیم بدهد.
در روشنگری افسون
نیز به روشنفکری پرداخته شده است. در روشنگری افسون گفته شده استکه مبنای روشنفکری
خرد خودبنیاد انتقادی است. بنابراین نمیتوان از روشنفکری دینی سخن گفت. اگر
بخواهیم از روشنفکری دینی سخن بگویم بایستی نگاه بروندینی به دین داشته باشیم و
با نگاه بروندینی و غیر دینی از دین انتقاد کنیم.
کتاب برای تغییر در
چند یادداشت به آموزش، تربیت و دانشگاه پرداخته است. نویسنده در این یادداشتها
نیز فهم دیانت را در آموزش، تربیت و دانشگاه تعمیم داده است. اگرچه جانب آموزش
حرفهای، فنی و تخصصی را گرفته است اما به بحث آخرت و تمرکز روی آموزههای خاص قران
در آموزش و تربیت در مکتب و تحصیل در دانشگاه با این هدف تاکید شده استکه
بنیادهای تفکر دینی بایستی به برنامهی آموزشی مدون تبدیل شود.
یک بخش روشنگری
افسون نیز به آموزش پرداخته است. این بخش شامل ده یادداشت است. در این یادداشتها
از تعمیم دین و مذهب در آموزش دورهی مکتب و تحصیل دورهی دانشگاه انتقاد شده است.
تاکید شده که آموزش و تحصیل بایستی سکولار و علمی باشد.
بنابراین از چند سو
کتاب برای تغییر و روشنگری افسون با هم مناسبت دارند. نشر هر دو کتاب در یک سال
صورت گرفته است. هر دو کتاب به موضوعهای مشترک در مناسبات فکری و فرهنگی جامعهی
افغانستان کنونی پرداخته است. گفتمان کتاب برای تغییر اسلام سیاسی با رویکرد
نواندیشی دینی است. گفتمان کتاب روشنگری افسون سکولار است. موضوعهای هر دو کتاب
مشترک استند، اما چشمانداز هر دو کتاب در بارههای موضوعهای مشترک تفاوت میکند.
نویسندهی هر دو کتاب متعلق به نسل بعد از طالبان استند. هر دو کتاب از یادداشتهای
خود به عنوان طرح یاد کرده است. موضوع یادداشتهای هر دو کتاب رابطهی ساختاری
ندارند، بلکه موضوع یادداشتهای هر دو کتاب طبق دیدگاه نویسندهی هر دو کتاب رابطهی
معنایی و موضوعی دارند.
موضوعهای کتاب برای
تغییر طبق چشمانداز و چارچوب گفتمان اسلام سیاسی، مستدل و منطقی است. در ادبیات
موضوع بحث خود در افغانستان، کتابی قابل تامل و توجه است. اگر از نظر نواندیشی
دینی در افغانستان به موضوعهای کتاب توجه شود، موضوعهای کتاب توانسته است بحث
نواندیشی دینی را در بستر گفتمان شیعی در افغانستان وارد مناسبات و موضوعاتی کند
که قبل از این کتاب این موضوعات چندان طرح نشده بودهاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر