بایدن گفت افغانستان را کسی نمیتواند وحدت بخشد و به صورت
واحد و یکپارچه اداره کند. این سخن بایدن دقیق است. اما چرا چنین است؟
حقیقت این است کشورهای جهان همه در مرحلههایی از تاریخ
اشغال و تصرف شدهاند. هیچ گروه و قومی از آغاز تاریخ، ساکن یک سرزمین نبوده است.
گروهها معمولا بنابه جنگ و شکست در سرزمینها جابهجا و از سرزمینها فراری شدهاند.
آمریکا توسط انگلیسها تصرف و اشغال شد، اکثر اقوام قبلی
ساکن در آمریکا کشته شدند و تعدادیکه زنده ماندند، برده شدند. چند سال قبل بردهها
آزاد شدند و امتیاز شهروندی پیدا کردند.
گروهیکه در جنگ یک سرزمین را تصرف میکند، دو راه دارد یا
با زور ساکنان قبلی را مسخ کند و مانند خود بسازد یا قوم فاتح مسخ شود و مانند
اقوام مغلوب شود. در غیر آن جنگ و نزاع بین قوم فاتح و اقوام قبلی ادامه خواهد یافت.
در افغانستان (خراسان) چه اتفاق افتاد؟
اقوام تاجیک، هزاره و اوزبیک با قدمتتر از قوم پشتون در
افغانستان (خراسان) استند. تاجیک و هزاره پیش از اسلام در خراسان بودند. از جملهی
اقوام منطقه که بعد از اسلام و حضور عرب، خراسان و منطقه را تا هند فتح کردند،
اقوام تورک، مغول و اوزبیک بودند. معمولا اقوام تورک، مغول و اوزبیک در خراسان و
منطقه در فرهنگ مغلوبان مسخ شدند و پارسی زبان، ایرانی، تاجیک و... شدند.
قوم پشتون پس از اوزبیکها قوم فاتح استکه خراسان را تصرف
کرد. قبیلههای قوم پشتون سه صد سال پیش از جملهی قبیلهها و اقوام ساکن خراسان
(افغانستان) نبودند. قوم پشتون افغانستان از جملهی قبایل ساکن در کوههای سلیمان
واقع در فلات مرزی هند و ایران قدیم (پاکستان کنونی) است. هنوز اکثریت قوم پشتون،
ساکن پاکستان است. بنابراین قوم پشتون از جملهی اقوام ایرانی-هندی است. حتا زبان
پشتو از زبانهای بیابین ایرانی و هندی است. قبایل پشتون در پاکستان با پنجابیها
و در افغانستان با اقوام ساکن قبلی منطقه (تاجیک، هزاره و اوزبیک) درگیری و نزاع
دارد.
پس از اینکه بخشی از قبیلههای پشتون، خراسان را تصرف
کردند، طبق رویکرد متصرفان قبلی در فرهنگ ساکنان منطقه مسخ شدند. اگر این مسخشدگی
ادامه پیدا میکرد، پشتونها فارسی زبان و تاجیک میشدند. اما از صد سال به این
طرف (پس از رویکار آمدن نازیسم و هیتلر)، با فریفتهشدن محمود طرزی، امانالله
خان و... به هیتلر و نازیسم، تلاش برای این صورت گرفت تا اقوام ساکن قبلی خراسان
مسخ قوم فاتح (پشتون) شود و افغانسازی (پشتونیزم) رواج پیدا کند.
نام خراسان به افغانستان تغییر کرد. نام پول افغانی شد.
پتهخزانه ساخته شد. زبان پشتو زبان ملی و رسمی اعلام شد. نصاب در یک دوره، درکل
به زبان پشتو شد. زبان فارسی زبان خارجی و بیگانه تلقی شد.
اما چرا افغانسازی و پشتونیزم نتیجه نداد؟ چرا همه افغان و
پشتون نشدند؟
مشکل در این بود که فرهنگ و زبان قبیلههای پشتون، بدوی،
نانوشته و گفتاری بود. بنابراین امکان نداشت زبان، کتابت و فرهنگ چند هزار سالهی
پارسی در خراسان به زبان و فرهنگی مسخ شود که هنوز الفبا، خط و صورت نوشتاری
نداشت. از ایدهی افغانسازی به بعد بود که نزاعهای قومی، فرهنگی و زبانی اقوام
ساکن خراسان با قوم فاتح (قوم پشتون) آغاز شد و تا اکنون ادامه دارد.
بنابراین حکومتداری فدرال در واقع پایاندادن به این نزاعهای
قومی، فرهنگی و زبانی است. زیرا از نظر زبانی و فرهنگی، ممکن نیست اقوام غیر پشتون
در فرهنگ ابتدایی پشتون مسخ شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر