شادروان محبوبالله کوشانی* در مکتب سیاسی و فرهنگی طاهر بدخشی و سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) به تفکر و فعالیت سیاسی دست یافت. بدخشی برای نخستینبار طرح حل عادلانهی مسالهی ملی در افغانستان را مطرح کرد. کوشانی پس از بدخشی در عرصهی سیاسی در پی حل عادلانهی مسالهی ملی در افغانستان بود. برای حل عادلانهی مسالهی ملی فعالیت سیاسی خویش را علیهِ ستم و بیعدالتی آغاز کرد. فعالیت سیاسی او برای حل عادلانهی مسالهی ملی موجب شد که در دورهی سوسیالفاشیسم ترکی و امین زندانی شود.
کوشانی در ۶ جدی از زندان آزاد شد. سازمان
انقلابی زحمتکشان افغانستان در این دوره دچار بحران شده بود. خوشبختانه پس از
آزادی توانست نشست هیات اجراییهی سازمان را تشکیل دهد و دایر کند. در این نشست
کوشانی به حیث منشی نخست سازمان تعیین شد. باید تاکید شود که جایگاه طاهر بدخشی به
عنوان رهبر سازمان در آن زمان و بعد از آن تا امروز محفوظ است. کوشانی سازمان را
در دو عرصهی کاری فعال کرد: در عرصهی فعالیت روشنفکری و رفتار تودهای برای
مقاومت علیهِ تفکر ارتجاعی و نیروهای ارتجاعی.
در سال ۱۳۶۲ کنفرانس سراسری سازمان زحمتکشان
انقلابی افغانستان دایر شد. در این کنفرانس نمایندههای منتخب سازمان از سراسر
افغانستان اشتراک ورزیده بودند. در کنفرانس ساختار تشکیلاتی سازمان مجددا تنظیم و
تشکیل شد، خطوط فکری سازمان تدوین شد، موضع سیاسی سازمان اعلام شد که در این اعلام
موضع با صراحت و قاطعیت ورود نیروهای شوروی تهاجم گفته شد. در کنفرانس کوشانی به
حیث منشی عمومی سازمان انتخاب شد.
کوشانی پس از برگزاری این کنفرانس توانست سازمان را هرچه بهتر شکل
و جهت دهد که سازمان به تشکیل خط سوم در عرصهی فعالیت سیاسی و نظامی دست یافت.
موضع تشکیل خط سوم حفظ استقلال سیاسی افغانستان در برابر شوروی و امپریالیسم بود.
پیام مشخص تشکیل خط سوم این بود که زمینهی خروج شوروی از افغانستان فراهم شود.
سازمان برای نگرانی از جنگ داخلی بنابه مدیریت کوشانی ایتلافی را
با دولت نجیب به وجود آورد که در این ایتلاف نیروهای نظامی سازمان حفظ شده بود. دولت
مکلفیت داشتکه به نیروهای نظامی سازمان خدمات لوژستیکی ارایه کند.
کوشانی جبههی متحد ملی را برای نگرانی از خلای قدرت سیاسی ایجاد
کرد تا این جبهه با حمایت از آزادی و دموکراسی در افغانستان بتواند وضعیت سیاسی را
برای انتقال قدرت مدیریت کند. بنابراین جبههی متحد ملی طرح آتشبس عمومی را مطرح
کرد. کوشانی برای حمایت از طرح آتشبس عمومی، ایجاد دولت موقت و انتقال قدرت با
آمر احمدشاه مسعود، استاد مزاری، استاد ربانی و پوهاند اصغر نمایندهی سلطنتطلبان
دیدار کرد.
اما بنابه مداخلهی کشورهای خارجی و تحرکهای داخلی این تلاشها به
انجام نرسید. دولت نجیب سقوط کرد، مجاهدان رویکار آمد و جنگهای داخلی شروع شد.
با وصف آغاز جنگها کوشانی برای مدتی در افغانستان ماند، برای صلح و برقراری امنیت
در کشور تلاش ورزید.
کوشانی پس از شدت جنگها و رویکار آمدن طالبان نمیتوانست در کابل
بماند. بنابراین ناگزیر به ترک کشور شد و در خارج برای شکلگیری دولت در افغانستان
به بسیج نیروهای روشنفکری پرداخت. در کنفرانس آخن به نمایندگی از سازمان انقلابی
زحمتکشان افغانستان سخنرانی کرد و موضع سازمان را بیان داشت.
کوشانی پس از سقوط طالبان ایتلاف پیمان کابل بین جریانهای
دموکراتیک چپ را بنابه هدف حل مسالهی عادلانهی ملی به وجود آورد که نتیجهی این
ایتلاف ایجاد حزب آزادگان بود. او برای شکلگیری حزب آزادگان از ریاست سازمان کنار
رفت. محترم رسول رحیم رییس حزب آزادگان شد. کوشانی به عنوان معاون حزب آزادگان در
حزب فعالیت کرد.
کوشانی روشنفکر و سیاستمدار فرهیخته بود. رفتار سیاسی و اجتماعی
ایشان استوار بر اصل مدارا و رواداری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود. معضل و مشکلات
سیاسی در کشور را حل عادلانهی مسالهی ملی در افغانستان میدانست.
منظور از حل مسالهی عادلانهی ملی در افغانستان از نظر سازمان
انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) به این معنا استکه معضل و مشکلات افغانستان
بنابه درک واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و قومی افغانستان با تاکید بر مناسبات داخلی
و استقلال سیاسی کشور حل شود. هر گونه دنبالهروی و وابستگی سیاسی از کشورهای
خارجی که استقلال سیاسی کشور را زیر سوال ببرد، مردود است.
محبوبالله کوشانی بعد از طاهر بدخشی محوریترین فرد در جریان و
رهبری سازا بود که مانند بدخشی متعهد به حل عادلانهی مسالهی ملی بود. فعالیت
سیاسیاش در عرصهی کنش حزبی و در عرصهی کنش نظری و روشنفکری استوار بر محور حل
عادلانهی مسالهی ملی بود.
ما پس از درگذشت محترم کوشانی همچنان رفع معضل سیاسی و اجتماعی
موجود افغانستان را با حل عادلانهی مسالهی ملی ممکن میدانیم. درصورتیکه معضل
سیاسی و اجتماعی افغانستان طبق طرح حل عادلانهی مسالهی ملی به صورت بنیادین حل
نشود، ممکن نیست به یک دولت-ملت فراگیر و هویت ملی همهشمول و همهقبول دست یابیم.
استفاده از قدرت خارجی برای حاکمیت، استفاده از زور و هژمونیسم
قومی برای حاکمیت، استفاده از زور و هژمونیسم مذهبی برای حاکمیت و استفاده از نفاقهای
قومی و معاملههای قومی برای حاکمیت در این چند صد سال نتیجه نداده است، بعد از
این نیز نتیجه نمیدهد.
در صورتیکه بخواهیم یک کشور مستقل و یک دولت-ملت باشیم، باید
رویکردهای اشتباهِ رژیمهای نامشروع گذشته را تکرار نکرده، کاملا کنار بگذاریم؛ با
درک درست از واقعیت اجتماعی و فرهنگیِ ساختار جامعهشناسی قومی و سیاسی افغانستان
و با استفاده از تجارب دولت-ملتهای موفق در عرصهی دولت-ملتسازی به یک نتیجهی
مطلوب سیاسی فراگیر برسیم. یکی از راهکارهای طبق پیشبینی سازمان سازا برای حل
عادلانهی مسالهی ملی فدرالیسم است.
---------
* شادروان محبوبالله کوشانی تا درجهی کارشناسی ارشد در رشتهی اقتصاد در مسکو تحصیل کرده است. در بستهای وزارت و معاون صدراعظم کار کرده است. از بست معاونت صدراعظم استعفا داده است. پس از آن در دولت وظیفه اجرا نکرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر