۱۴۰۳ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

زبان فارسی سلطه‌گر یا رسانه‌ای ارتباطی بین اقوام و کشورهای منطقه؟

در این روزها مطرح می‌شود که زبان فارسی موجب جلوگیری از رواج و توسعه‌ی زبان‌های محلی و قومی در کشورهای منطقه می‌شود و زبانی‌ست سلطه‌گر. پیش‌نهاد من این است بیاییم کمی واقع‌بینانه در باره‌ی زبان فارسی و زبان‌های محلی و قومی در کشورهای منطقه توجه کنیم و سپس پیش‌داوری و قضاوت نماییم.

با این پرسش آغاز می‌کنیم، زبان فارسی زبان قومی خاص است یا رسانه‌ای بین اقوام و زبان آموزش، بازار و اجتماع و سیاست؟

بیاییم زبان‌های محلی و قومی را در کشورهای منطقه بررسی کنیم که کدام زبان‌ها زبان‌های محلی و قومی استند و این اقوام متعلق به کدام کلان هویت فرهنگی استند. زبان کوردی، زبان لری، زبان بلوچی، زبان دری مردم زرتشتی و... در ایران از زبان‌های ایرانی اقوام ایرانی استند که فارسی نیستند. زبان پشتو، زبان پشه‌ای، زبان شغنی و... در افغانستان از زبان‌های ایرانی اقوام ایرانی استند که فارسی نیستند. همین‌طور زبان یغنابی و... در تاجیکستان و کشورهای آسیای میانه از زبان‌های ایرانی اقوام ایرانی استند که فارسی نیستند.

این اقوام ایرانی که در کشورهای منطقه، زبان‌های غیر فارسی و ویژه به خود را دارند، پس زبان فارسی زبان کدام قوم است؟ کسانی‌که فارسی زبان استند، قومی خاص استند؟

زبان فارسی به صورت مشخص زبان یکی از اقوام ایرانی یا غیر ایرانی نیست، بلکه زبانی است‌که پس از اسلام بنابر حضور اقوام متفاوت در خراسان و کشورهای منطقه، به عنوان یک رسانه‌ی ارتباطی شکل گرفته، تحول و تکامل یافته و زبان همه‌ی اقوام ایرانی و غیر ایرانی کشورهای منطقه شده است. زبان فارسی تا زبانی مشخص و مورد استفاده‌ی اقوام ایرانی کشورهای منطقه باشد، بلکه زبان و رسانه‌ی اقوام غیر ایرانی بوده است‌که در خراسان و کشورهای منطقه حضور یافته‌اند و از زبان فارسی به‌عنوان رسانه و زبان مدنیت و امپراتوری‌های چند قومی استفاده کرده‌اند که اکثر این امپراتوری‌ها تورک و مغول بوده‌اند.

درست است‌که زبان فارسی از نظر زبان‌شناسی از زیرشاخه‌های زبان‌های ایرانی هند و اروپایی به شمار می‌رود، اما گویشوران زبان فارسی از اقوام ایرانی و غیر ایرانی بوده‌اند. کسانی‌که در ایران امروز فارسی زبان اند، حتما از اقوام ایرانی نیستند، بلکه عرب‌تبار و تورک‌تبار و... اند. امروز آن‌ها در ایران از فارسی به‌عنوان یک رسانه‌ی جمعی حمایت می‌کنند، اما اقوام اصیل ایرانی که کورد، بلوچ، لر و... اند از رواج رسانه‌ای زبان فارسی نسبتا انتقاد دارند و می‌خواهند زبان‌های قومی و محلی‌شان در مناسبات رسمی رواج یابند.

سید علی خامنه‌ای و حداد عادل و... ایرانیان عرب‌تبار، اما فارسی زبان اند. پرویز ناتل خانلری و... شماری از دانشمندان و ادیبان ایرانی ایرانیان تورک‌تبار، اما فارسی زبان اند. این‌که پشتون‌ها در افغانستان مخالف زبان فارسی استند، پشتون‌ها نیز یکی از اقوام ایرانی استند و زبان شان یکی از زبان‌های قومی ایرانی است. همین‌طور کوردها و... که در ایران به گونه‌ای منتقد زبان فارسی استند، از اقوام ایرانی اند و زبان‌هاشان از زبان‌های ایرانی استند.

زبان فارسی زبان امپراتورهای چند قومی منطقه، زبان مدنیت، اقتصاد و قدرت بوده است. زبان فارسی در منطقه، هژمونی قومی ندارد، بلکه هژمونی فرهنگی و رسانه‌ای دارد. زبان فارسی از نظر سیاسی و مذهبی، بیش‌تر مورد استفاده‌ی افراد تورک، مغول و عرب در کشورهای منطقه بوده است و امپراتورهای تورک و مغول و مبلغان مذهبی‌ای‌که بیش‌تر تبار عرب داشته‌اند، از زبان فارسی به‌عنوان رسانه‌ای برای گسترش قدرت و مذهب خود در کشورهای منطقه استفاده کرده‌اند.

امروز شماری از افرادی‌که در شهرهای کشورهای منطقه خود را فارسی زبان می‌گویند، از نظر تباری، بقایای امپراتوران تورک و مغول و مبلغان عرب اند و اقوام ایرانی منطقه معمولا در محل‌های قومی خود زندگی می‌کنند و زبان مخصوص قومی خود را دارند. در ایران، افغانستان و کشورهای منطقه، فعلا قومی بنام فارس یا پارس وجود ندارد. این‌که در تاریخ از هخامنشیان بنام پارس یاد شده است، امروز از آن قوم بنام پارس یاد نمی‌شود، معلوم نیست‌که آن قوم در ایران متعلق به کورد، لر، بلوچ و... است، یا شامل بخشی از جامعه‌ی فارس زبان شده است. زبان فارسی زبان اول زرتشتی‌های ایران نیز نیست، آن‌ها زبانی غیر از فارسی دارند، نام زبان خود را دری می‌گویند و زبان فارسی زبان دوم شان است.

بهتر این است همه‌ی ما از تبارهای متفاوت که سال‌هاست از زبان فارسی استفاده کرده‌ایم، در پی برچسپ‌های عصبیت‌برانگیز و بی‌اساس بر این زبان نباشیم و ناخواسته موجب تضعیف زبان فارسی نشویم، زیرا زبان فارسی به‌عنوان یک رسانه‌ی جمعی، نشانه‌ای از وحدت و هم‌بستگی فرهنگی، زبانی و ادبی اقوام در کشورهای منطقه است.

طوری‌که بیدل از قبیله‌ی برلاس مغول در هند صاحب زبان فارسی است، یک پشتون، اوزبیک، هزاره، تاجیک، پشه‌ای، شغنی، نورستانی و... در افغانستان و یک کورد، لر، بلوچ، تورک، عرب و... در ایران صاحب زبان فارسی است و این زبان رسانه‌ای ارتباطی، آموزشی، فرهنگی، ادبی و سیاسی بین شان بوده و خواهد بود و وحدت فرهنگی و زبانی را در بین اقوام و کشورهای منطقه برقرار می‌کند.

حقیقت این است، غیر از زبان فارسی در کشورهای منطقه، هیچ زبانی دیگر گنجایش رسانه‌ای و ارتباطی و فرهنگی زبان فارسی را ندارد که بتواند به‌عنوان رسانه‌ای مشترک بین اقوام و کشورهای منطقه عمل کند. بنابراین برای گرفتن یک دانه‌ی گندم، خرمن را رها نکنیم و آتش به خرمن نزنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر