قبیلهها در گذشتهها که صلح میکردند یا باهم دوست و همدست میشدند؛
رییسهای قبیله، بخشی از بدن خود، انگشت دست یا پا را خون میکردند؛ قسمت زخم بدن
را بههم میچسپاندند تا خون شان باهم یکجا شوند. این کار، معنای نمادین داشتکه
همان خونشریکی بود. بنابراین پس از آن، خون هر دو قبیله یکی میشد. این قبیلهها
در برابر دشمن واحد، دوست میشدند.
موقعیکه در فرهنگ جامعههای بشری خدایان معنا پیدا کردند. خدایانِ
نخستینِ بشر، نیازمندیهایی انسانی داشتند؛ نیازمندیهای شان خیلی هم شدید و جدی
بود. در این مرحله که قبیلهها با هم دوست میشدند، این تعهد به دوستی را با
نوشیدن شراب در حضور معنوی خدایان اجرا میکردند. بخشی از شرابِ پیالههای نخست را
رییسهای قبیله به زمین میریختند و میگفتند برای خداوند، بعد سر میکشیدند و میگفتند
برای تندرستی، دوستی و صلح. یعنی با نوشیدن نوشابهی آیینی، حضور خدا را شاهد میگرفتند.
شراب در آغاز نوشابهی خدایان بود که فقط در مراسم مذهبی و آیینی
نوشیده میشد. از وقتیکه بشر بیاعتنا به مقام خدایان شد؛ بیاجازهی خدایان
شروع به نوشیدن نوشابهی خدایان کرد. به برداشت بشر باستان در شراب حکمت جادویی و ماورایی
وجود داشتکه انسان را به خدایان نزدیک میکرد و احساس جمعی مشترک بیناذهنی برای
تصور فضای ماورایی ایجاد میکرد. نوشابهی سوما در هندویسم و هوم در آیین زرتشتی
نشهآور استند.
خدایان در فرهنگ بشری تلطیف شدند: خدایان نفس ندارند، چیزی نمیخورند،
نیازمندی ندارند و مانند انسان نیستند. بنابراین دعا و نیایش به وجود آمد. دعا و
نیایش در واقع ترفندی توسط بشر برای فریب خدایان است. دعا و نیایش کمهزینهترین
ترفندی استکه بشر میخواهد خدایان را با آن راضی نگه دارد. یعنی با گپ و زبان
خدایان را راضی میکند.
بشر پیش از ترفند دعا و نیایش، باید خدایان را با قربانی انسان،
حیوان و پیشکش انواع غذاها و نوشابهها راضی نگه میداشت. بشر برای اینکه هزینهی
راضی نگهداشتن خدایان را کم کند، دعا و نیایش را تاسیس کرد. دعا و نیایش از نظر
اقتصادی کم هزینه است و از نظر فرهنگی خیلی کارا است.
دستگاه قدرت توسط روحانیان از یک طرف خدایان را راضی نگه میدارد و
از خود میکند. یعنی آدرس خدایان را به نفع خود مصادره میکند. از طرف دیگر توسط
دعا و نیایش و سخن میتواند بیهیچ هزینهای، تعداد زیادی را تخدیر کند و به
گروگان بگیرد. از موضوع دور نشوم، در این مرحله، تعهد به دوستی با شاهد گرفتن
خدایان توسط دعا اجرا میشد.
در جهان مدرن هنوز ملاقاتهای رسمی و دوستانه بین سران کشورها با
نوشیدن یک پیک شراب، نمادین و اجرا میشود. اما در جهان اسلام توسط دعا تعهد به
دوستیها عقد و اجرا میشود. پرسش این استکه تعهد به دوستی بین آمریکا و طالبان
چگونه نمادین و اجرا میشود: توسط شریککردن خونها شان؟ توسط نوشیدن شراب؟ یا
توسط دعا؟