۱۳۹۷ اسفند ۲۲, چهارشنبه

نامه‌ی سرگشاده به محترم محمد اشرف غنی، رییس‌جمهور دولت وحدت ملی افغانستان! (به مناسبت جشن نوروز در افغانستان)

محترم اشرف غنی آرزو دارم کارهای کشور را به‌خوبی و با رویکرد ملی به پیش ببرید. شما در واقع در این مقطع زمان، کشتیبانِ کشتی‌ای استید که این کشتی افغانستان نام دارد و سرنشینان آن همه‌ی مردم افغانستان استند. بنابراین سلامت این کشتی، سلامت مردم افغانستان است.
من این نامه را که به شما در این زمان (22/ 12/ 1397 خورشیدی) می‌نویسم؛ از نوشتن آن قصدی خاص دارم که به انتخابات، تبلیغ برای شما یا نامزدان دیگر انتخابات ریاست‌جمهوری ارتباط نمی‌گیرد. من از جایگاهِ یک شهروند به شما که در جایگاهِ رییس‌جمهور قرار دارید، این نامه را می‌نویسم تا مسوولیت شهروندی خویش را در قبال مناسبات فرهنگی گذشته، امروز و آینده‌ی کشور ادا کنم. یک سر این مسوولیت به من و همه‌ی شهروندان ارتباط می‌گیرد و سر دیگر مسوولیت به شما که در این زمان به عنوان شخص اول (رییس‌جمهور) مسوولیت همه‌ی امور را از نظر اجرایی دارید، ارتباط می‌گیرد.
شما در سخنرانی‌های خود از تاریخ پنج‌هزارساله‌ی افغانستان یاد می‌کنید. در ضمن تاکید دارید که انسان‌شناس، تاریخ‌شناس و فرهنگ‌شناس اید. بنابراین اگر این تاریخ پنج‌هزارساله را تقسیم کنیم هزارسال این تاریخ متعلق به دوره‌‌ی اسلامی کشور ما و کشورهای منطقه است؛ چهارهزار سال آن متعلق به دوره‌های پیش از اسلام است. پس فرهنگ ما به دروه‌ی اسلامی و به دوره‌‌های پیش از اسلام تعلق می‌گیرد. از این نگاه، ما باید دو گونه فرهنگ داشته‌باشیم: فرهنگ مذهبی و فرهنگ ملی.
فرهنگ مذهبی شامل جشن‌ها و رسم و رواج‌هایی می‌شود که پیروان هر مذهب دارند. شیعه‌های افغانستان جشن‌ها و رسم و رواج‌های مذهبی خود را دارند، اهل سنت ما جشن‌ها و رسم و رواج‌های مذهبی خود را دارند، هندوان ما جشن‌ها و رسم و رواج‌های مذهبی خود را دارند و اسماعیلیان ما جشن‌ها و رسم و رواج‌های مذهبی خود را دارند. دولت افغانستان مکلف است، به همه‌ی پیروان مذاهب فرصت بدهد تا جشن‌ها و رسم و رواج‌های مذهبی خود را برگزار کنند.
اما بحث من از جشن‌ها و رسم و رواج‌های ملی و فرهنگی کشور و مردم افغانستان است‌که این جشن‌های ملی و فرهنگی، تثبیت‌کننده‌ی پیشینه و تاریخ پنج‌هزار ساله‌ی ما در تاریخ مدنیت جهان و منطقه می‌باشد. این جشن‌های ملی و فرهنگی به جشن‌های مذهبی هیچ مذهبی ارتباط نمی‌گیرد؛ فقط به تثبیت هویت فرهنگی ملی و بشری ما ارتباط  می‌گیرد.
از یادآوری مناسبت‌های بیشتر فرهنگی و تاریخی که به تاریخ افغانستان ارتباط می‌گیرد می‌گذرم، نمی‌خواهم نامه بسیار دراز شود. در این نامه فقط به جشن نوروز و جایگاهِ ملی و فرهنگی آن در فرهنگ مردم افغانستان اشاره می‌کنم. جشن نوروز یکی از جشن‌های تاریخی آریانا و ایران باستان است‌که این سرزمین (آریانا) شامل آسیای میانه، افغانستان، ایران امروز، بخش‌های از اعراق امروز و... می‌شده‌است. افغانستان در وسط این سرزمین قرار داشته‌است‌که خاستگاهِ بسیاری از رویدادهای فرهنگی این سرزمین (آریانا)، افغانستان بوده‌است.
جشن نوروز که از نظر فرهنگی اهمیت بشری دارد و در یونسکو ثبت شده‌است؛ بنابه روایت‌های اساطیری و فرهنگی در آغاز پادشاهی جمشید در بلخ رواج پیدا کرده‌است. از این نظر، افغانستان در برگزاری این جشن و در داشتن سهم فرهنگی این جشن باید جایگاهِ خود را در بین کشورهای منطقه (ایران، تاجیکستان و...) داشته‌باشد. متاسفانه حکومت افغانستان معمولا به این رویداد بزرگ فرهنگی بی‌مهری کرده‌است. این بی‌مهری باعث می‌شود که هویت ملی، فرهنگی و تاریخی ما از این رویدادهای فرهنگی زدوده شود و اعتبار تاریخی و فرهنگی ما بر فرهنگ بشریی‌که ما و کشورهای منطقه در آن اشتراک تاریخی و فرهنگی داریم، پایان یابد.
جشن نوروز غیر از جنبه‌های فرهنگی، تاریخی و ملی، جشن تغییر سال است. هر ملت بنابه مناسبت‌های تقویمی، جشن تغییر سال و آغاز سال دارند. در بین این جشن‌های تقویمی آغاز سال ملت‌ها جشن نوروز، منطقی‌ترین و واقعی‌ترین جشن تغییر سال به‌اساس واقعیت طبیعی زمین برگزار می‌شود. بنابراین جشن نوروز، جشن واقعی تغییر سال، جشن آغاز سال و جشن احترام‌گذاشتن به زمین که خانه‌ی همه‌ی بشریت و همه‌ی جانوران است، می‌باشد.
جشن نوروز که در یونسکو ثبت است، در منطقه رواج دارد و از نظر ملی، فرهنگی و تاریخی به فرهنگ ما نیز تعلق دارد، چرا به مناسبت جشن نوروز ما درتقویم رخصتی نداریم؟ یک روز که در آغاز سال بنام روز دهقان و روز معارف رخصتی است؛ این رخصتی به جشن نوروز ارتباط نمی‌گیرد، اگر ارتباط نیز بگیرد، به‌نوعی دست کم گرفتن این جشن و رویداد فرهنگی است‌که می‌خواهیم عظمت این رویداد فرهنگی را با رخصتی یک روزه بنام روز دهقان و روز معارف کتمان کنیم.
عرض من این است‌که باید به مناسبت جشن نوروز که یک مناسبت فرهنگیِ ملی برای پایان و آغاز سال است؛ چند روز مشخص بنام جشن نوروز در تقویم رسمی کشور، رخصتی درنظر گرفته‌شود؛ تا این رخصتی فرصتی برای برگزاری جشن نوروز و ارج‌گذاری به این رویدادِ فرهنگیِ ملی ما باشد که جهان و منطقه بداند کشور افغانستان در این رویداد فرهنگی سهمی قابل ملاحظه‌ی فرهنگی و تاریخی خود را دارد. مهم‌تر از همه این‌که مردم افغانستان حق دارند پس از یک سال، چندروزِ آغاز سال و فصل بهار را رخصتی داشته‌باشند تا بتوانند به زادگاهِ خود و به سایر ولایت‌های کشور به گردشگری و سیاحت بپردازند؛ زیرا این گردشگری و سیاحت، موجب مناسبات فرهنگی و اجتماعی بیشتر بین مردم ولایت‌های کشور می‌شود و مردم افغانستان در این فرصت می‌توانند جاهای دیدنی کشور را ببینند و به جغرافیای این سرزمین احترام بگذارند. عرض من خدمت شما تمام شد، امید دارم توجه بفرمایید!

با درود و مهر
یعقوب یسنا
یک شهروند افغانستان

یادداشت: این نامه به رییس‌جمهور نوشته شده‌است؛ کاپی نامه به معاونان و مشاوران ارشد داخل بست و خارج بست رییس‌جمهور ارجاع داده می‌شود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر